ضرب المثل ها (آ)آِتش تُو پاچُش اُفتيده گزيده ای از مطالب کتاب فرهنگ عامه خرمدشت و سبز دشت.

مؤلف: علی اکبر عربی قريه علی

ضرب المثل ها


آ


1-آِتش تُو پاچُش اُفتيده. Âteŝ tu pacaŝ oftyde. آتش تو پاچه شلوارش افتاده است.

در مورد آدم مضطرب و نگراني كه براي رهايي خود از مخمصه به تكاپو افتاده، و همچنين در مورد آدم عجول به كار مي رود.

2-آِتش تو كِوشيشَه. Âteŝ tu kewŝyŝe. آتش داخل كفشش است.

در مورد آدم عجول به كار مي رود.

3-آتِش كه گِر ف، خشك و تَر مي سوزَه، اَ آتِش كوبِنو گَوُر مي سوزَه.

Âteŝ ke geref xoŝko tar my soze, a âteŝe kobenw gavar my soze.

آتش كه گرفت خشك و ترمي سوزد، از آتش كوهبنان گور مي سوزد.

در بيان اين كه اگر بلائي بيايد، گناهكار و بي گناه هر دو مبتلا خواهند شد.

4-آدم اَ دِلِ با تومي رُه، نه اَ دُرِبا. Âdam a dele bâ to myre, na a dare bâ.
آدم از دل(روي) باز داخل مي شود، نه از درب باز، مصداق: عطايش را به لقايش بخشيدم.
در مورد آدم سخي طبع ولي ترش روي به كار مي‌رود.

5-آدُم بيكار چُه كُنَه نَقش به ديوار كُنَه. Âdame bykâr cekone naqŝ bedyvâr kone.

آدم بيكار چه كاركند به جر اين كه روي ديوار نقش بكشد.

در مورد كسي كه از بيكاري دست به كارهاي بيهوده بزند بيان مي شود.

6-آدُم قَد كوتا نِصبيش تو زَمينه. Âdame qadkutâ nesbyŝ tu zamyne.

نيمي از آدم كوتاه قد در زير زمين است.
در بيان انسان كوتاه قد و مكار به كار مي رود.

7-آدُم نباد اُشتر باشه و دورُ بپايه، باد كمي يُم جلِو پاشو بِبينَه.
Âdam nabâd oŝtor bâŝevo duro bepâye, bâd kamy yam jelewe pâŝo bebyne.
آدم نبايد مثل شتر باشد و فقط دور را بپايد بلكه بايد كمي هم جلو پايش را هم نگاه كند.
در انتقاد از افراد دور نگر كه از اتّفاقات نزديك غافلند به كار مي رود.
8-آسيابون اَگَه اَ گُشنِگيم بِميرُه مي گَن، اَ بُسكَه پُتيل خوردُه مردُه.
Âsyâbun age agoŝnegyam bemyre mygan abaske patyl xorde morde.
آسيابان اگر از گرسنگي هم بميرد، مي گويند از بس نان فطير خورده مرده است.
در بيان اين كه كسي كه مسئول كاري شد در رابطه با آن كار مورد تهمت قرار گيرد به كار مي رود.

9-آلِت نَزَنَه.Âlet nazane. تو را آل نزند(آل موجود افسانه اي).

به طعنه به كسي كه از تنهايي و حشت دارد مي گويند.

10-آيِنَتُ گُم كِدي؟ Âyenato gom kedy? آينه ات را گم كرده اي؟

در تقبيح كسي كه به زيبايي ديگران ايراد بگيرد به كار مي رود. 

                                        

                                         خ

1-خاك كونِ مور مي كُنَه. Xâk kone mur mykone. خاك به مورچه مي كند.

در مورد كسي كه كاري را خوب انجام ندهد و وقت را هدر دهد به كار مي رود.

2-خالَه زَنيكَه وُ شُدُه.Xâle zanykawu ŝode. خاله زنك شده.

در مورد كسي كه فال گوش بايستد به كار مي رود.

3-خدا اَگَه نَجار ني، دُرُ تَختَه تِراشَه. Xodâ age najjâr ny,daro taxte terâŝa.
خدا اگر نجَار نيست در و تخته تراش خوبي است.
در بيان هماهنگي اخلاق زن و شوهر و …به كار مي رود.

4-خدا خر ديد شاخيش نداد.Xodâ xaro dyd ŝâxyŝ nadâd.

خدا خر را ديد که شاخش نداد.
در بيان عدم قدرت افراد پست و کم ظرفيّت به کار می رود.

5-خدايا سر بلا رُ سر نده. Xodaya sare balaro sar nade.

خدايا كسي را كه قرار است بلا كش باشد خلق نكن.
در ترحم به كار مي رود.
6-خَرِ لَنگ ماطَلِ هُشَه. Xare lang mâtale hoŝe. خر لنگ معطل هش است.

در تقبيح آدم تنبل به كار مي رود.

7-خَرُم با خوره رُف حيف سردوز. Xaram bâ xure raf heyf sar duz

خرم با بار رفت ولي حيف آن سردوز.
در تقبيح كسي كه به اصل توجّه ندارد و دنبال جزئيات است به كار مي رود.

8-خَرِ مُردُمُ باد یُ وُري سُوار شُد. Xare mardomo bâd yavary suwar ŝod.

خر مردم را بايد نيم ور سوار شد.
در آمادگي ردّ امانت و احتياط در استفاده از آن به كار مي رود.

9-خَرُم فُروشَم، بي كار نَباشم. Xaram foruŝam bykâr nabâŝam.

خرم را مي فروشم تا بي كار نباشم.
به طعنه به كسي گفته مي‌شود كه از بي كاري دست به كارهاي بيهوده مي زند.


10-خرُمي بُرُن عاروسي كُندُه باريش كُنَن. Xaro mybaran ârusy konde baryŝ konan.

خر را به عروسي مي برند تا كنده(هيزم) بارش كنند، مصداق: سلام لر بي طمع نيست.

در مورد دعوتي است كه در آن طمع باشد.


11-خَري كه بارِ ما باريش ني، هُون هُونِ ما كاريش ني.

Xaryke bâre mâ bâryŝ ny, hun hune mâ kâryŝ ny.

خري كه بار ما روي آن نيست، نيازي به هون هون(صدائي براي راندن خر) ما ندارد.

در بيان كاري كه به ما مربوط نيست، در آن دخالت نمي كنيم.

بقیه ضرب المثل های سیرین را می توانید در کتاب فرهنگ عامه خرمدشت و سبز دشت.تالیف علی اکبر عربی قريه علی  جانبازسرافراز  قطع نخاعی جنگ تحمیلی بخوانید .

یزدفردا


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا